دفترچه مرگ و دو نکته
چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۰۱:۵۰ ق.ظ

نمی دانم چند نفر از شما انیمه ی «دفترچه مرگ» یا همان« death note» را دیده اید و اصلا چند نفر از شما اهل انیمه دیدن هستند. دفترچه مرگ تنها انیمه ای بود که من در بزرگسالی دیدم( در کودکی انیمه های زیبا و دلنشین بابا لنگ دراز و فوتبالیست ها و آن شرلی و امثالهم را اغلب ما دیده ایم) و از اینکه چرا زودتر این انیمه را ندیدم بسیار پشیمان شدم. بعد از آن هم نتوانستم دیگر انیمه ببینم. ترسیدم اتفاقی که بعد از دیدن دو کارتون «شهر اشباح» و «قلعه متحرک هاول» برایم افتاد تکرار شود. سطح توقعم بی نهایت بالارفت و دیگر نتوانستم خیال کنم انیمه ای به جذابیت و پیچیدگی دفترچه مرگ ساخته شده...
چه شد که یاد این انیمه افتادم. حقیقتش به اصرار پدر و مادرم برنامه دیروز ماه عسل و جوان هکر را دیدم. فارغ از صداقت عجیب پسر و استعداد به هرز رفته ی او اما شخصیت پسر بی نهایت مرا یاد این انیمه می انداخت. اینکه یک انسان زمانی که قدرت پیدا می کند فکر می کند می تواند جای خداوند متعال برای بندگان او تصمیم بگیرد.انسانی که با این خیال باطل سعی در بُر زدن آدم ها بی توجه به قانون و قاعده های موجود دارد. کاری که شاید از همه ما سر بزند. نکته دیگری که مرا یاد این انیمه انداخت جمله ای بود که مدام در میان اپیزود های انیمه تکرار می شد:« انسان پس از مرگ راهی نیستی و پوچی خواهد شد.» این دیدگاه آتئیستی حاکم بر انیمه هربار که ظاهر می شد بند بند وجود مرا می لرزاند. من از این جمله و تصویر پوچ و خالی بیابانی که نشان می داد متنفر بودم. این انیمه بی شک یک اثر هنرمندانه و قدرتمند در دنیای دیالوگ و داستان قلمداد می شود منتها این درس را به من داد که هنر، هرچقدر هم جذاب و زیبا و شکیل اما وقتی فارغ از ارزش های متعالی باشد نمی تواند روح انسان کمال طلب و ناآرام را آرامش ببخشد.
۹۵/۰۴/۰۲